چکیده :
ترجمه ماشینی :
کانت نتوانست آموزه های خود را درباره فضا در نقد یکپارچه کند.
فضا یا مقدم بر چندگانه حس است: در این صورت، با هیچ نوع سنتز تعیین نمی شود.
یا فضا با سنتزی تعیین می شود که با مفهوم چندگانه قبلی موجود شروع می شود.
اولین مورد آموزش دیس است.
15.
a.
و aes.1.
دوم تعلیم aₙₐ است.
یا بعد از انتزاع اشیاء حسی فضا باقی می ماند یا بعد از انتزاع آنها چیزی باقی نمی ماند.
اولین مورد دیدگاه دیس است.
15.
a.، و aes.
11; دومی نمای aₙₐ است.
یا کل فضا اجزا را تعیین می کند: - در این صورت هیچ سنتزی وجود ندارد.
یا اجزاء مقدم بر کل هستند و با ترکیبی از آن زمان مشخص می شود.
اگر کل (مجموعه) با سنتز به دست آمده باشد، نمی تواند مقدم بر اجزا باشد، بلکه به وسیله آنها مقدم و تعیین می شود.
اگر سنتز بیشتر انجام شود، یک کل جدید به دست میآید، و آنچه قبلاً به عنوان کل در نظر گرفته میشد، صرفاً یک مجموع بوده است که بر اساس میزان سنتز قبلی قطعات تعیین میشود.
فضا نمیتواند فعالیتی از فهم (حتی در هندسه محض) را پیشفرض قرار دهد مگر اینکه اجزا کل را تعیین کنند.
این با دیس در تضاد است.
15.
c.
n.
و 15.
کور.
(پراگراف اول).
فضا نمیتواند فعالیتی از فهم را پیشفرض قرار دهد، مگر اینکه بازنماییهای خاص cf فضا در زیر «فضا» باشد و نه در آن.
این با aes در تضاد است.
b.
iv.
کانت سعی می کرد با سگ های شکاری شکار کند و با خرگوش بدود.
او در تلاش بود تا نشان دهد که فضا بر منیفولد حسی مقدم است، و با این حال آن فضا یک سنتز را پیشفرض میگیرد.
او میکوشید نشان دهد که اجزای فضا به کل وابسته هستند و با این حال بگوید که کل فضا با ترکیبی از اجزاء تعیین میشود.
نمی توان آن را انجام داد.
تلاش او برای ترکیب این دیدگاه ها شکست خورد.
تنها جایگزین او دیدگاه دیس بود.
که شرایط سنتز می تواند کاملاً عقلانی باشد و شرایط کل حاصل می تواند کاملاً حساس باشد.
در چنین دیدگاهی، حس و عقل به طور جزمی به خودی خود جدا و کامل فرض می شوند.
اما در aₙₐ.
در جایی که آنها به طور جدانشدنی به یکدیگر متصل هستند، این فرض نادرست است.
این دیدگاههای متضاد فضا در نقد، دو دیدگاه فضا را در دیس روشنتر میسازد.
15.
در سال 1770، کانت می توانست به دو طریق به پرسش اویلر پاسخ دهد.
فضا از احساس انتزاع نمی شود.
در رجوع به عالم معقول، اصلاً انتزاعی نیست.
با این حال، یک سنتز فکری وجود دارد که آن را به وجود می آورد.
با این سنتز مشخص می شود.
کانت این دو پاسخ را با استفاده از دوگانگی 1770 آشتی داد.
برای شناخت جهان معقول، ذهن فقط به شهود نیاز دارد.
معرفت عالم معقول ترکیبی است نه تحلیلی.
از سوی دیگر، برای شناخت دنیای واقعی و قابل درک، ذهن فقط به مفاهیم نیاز دارد.
معرفت عالم معقول تحلیلی است نه ترکیبی.
این دو نوع دانش با هم همپوشانی ندارند.
در هر بخش از دیس.
15.
به جز دو کانت، شهود ناب فضا را آن گونه که ارائه شده یا تأمل می کند، و نه ساخته شده، تلقی می کند.
او در دو بخش آن را بهعنوان حاصل از فعالیت ذهن تلقی کرد.
با پیروی از این فرض، او به ضعف در ثنویت خود پی برد.
در پایان نتیجه، او پیشنهاد کرد که مفاهیم مکان و زمان که از حس انتزاع نمی شوند و با تأمل به دست نمی آیند (مانند مفاهیم عمومی معمول) انتزاع می شوند.
از فعالیت ذهن به مناسبت احساس.
او فرض میکرد که یک فعالیت فکری میتواند یک کل حساس را به وجود آورد.
پس از سال 1770، او متوجه شد که این غیرممکن است.
با این حال، او متوجه شد که تقصیر در فرض فعالیت ذهن نیست، بلکه در فرض عمیقتر یک دوگانگی کامل است.
فرض فعالیت ذهن باید - او متوجه شد - حفظ شود، اما دوگانگی رد شد.
او نمی توانست تصور و شهود را جدا کند.
فعالیتی از درک وجود دارد که با چندگانه حس آغاز می شود و فضا را تعیین می کند.
درک فضا را به عنوان یک منیفولد محض (در ریاضیات محض) در مقابل منیفولد حسی نشان می دهد.
و به عنوان شکل خالص منیفولد حسی (در ریاضیات کاربردی.) .
در پایان به نتیجه ی دیس مراجعه کنید.
15.
کانت درست می گفت که یک فعالیت ذهن وجود دارد.
او فقط از نظر ماهیت اشتباه می کرد.
بقیه دیس.
15.
مبتنی بر این فرض غلط است که هیچ فعالیتی از مینی وجود ندارد.
دیس.
15.، به طور کلی، بر این فرض غلط استوار است که تصور و شهود را می توان جدا کرد.
این آموزه که فضا بر حس مقدم است نیز بر این فرض نادرست استوار است.
این دکترین که کل فضا اجزاء را تعیین می کند نیز بر آن استوار است.
همین امر در مورد این دکترین نیز صادق است که تعداد نامتناهی بازنمایی در فضا به جای زیر آن قرار دارند.
هنگامی که کانت این فرض را تصحیح کرد و به تصورات و شهودها پیوست، بازنمودهای مکان و زمان تحت شرایط مفهوم قرار می گیرند.
kant failed to unify his doctrines of space in the critique.
space is either prior to the manifold of sense:- in which case, it is not determined by any kind of synthesis; or space is determined by synthesis which begins with the prior existing manifold cf sense.
the first is the teaching of diss.
15.
a., and aes.1., the second is the teaching of the aₙₐ.
either space remains after the objects of sense have been abstracted, or nothing remains after they have been abstracted.
the first is the view of diss.
15.
a., and aes.
11; the second is the view of the aₙₐ.
either the whole of space determines the parts:- in which case there is no synthesis; or the parts precede the whole, and it is determined by a synthesis of then.
if the whole (aggregate) has been reached by a synthesis, then it cannot precede the parts, but is preceded and determined by them.
if the synthesis is carried further, a new whole results, and what had been previously considered as the whole, is found to have been merely an aggregate, determined by the extent of the previous synthesis of the parts.
space cannot presuppose an activity of the understanding (even in pure geometry) unless the parts determine the whole.
this contradicts diss.
15.
c.
n.
and 15.
cor.
(first -paragraph).
space cannot presuppose an activity of the understanding unless particular representations cf space are under "space" and not in it.
this contradicts aes.
b.
iv.
kant was trying t o hunt with the hounds and run with the hare.
he was trying to show that space is prior to the sensuous manifold, and yet that space presupposes a synthesis.
he was trying to show that the parts of space are dependent upon the whole, and yet to say that the whole of space is determined by a synthesis cf the parts.
it cannot be done.
his attempt to combine these views failed.
his only alternative was the view of the diss.
that the conditions of synthesis can be entirely intellectual, and that the conditions of the resulting whole can be entirely sensitive.
on such a view, sense and intellect are dogmatically assumed to be separate and complete in themselves.
but in the aₙₐ.
where they are bound inseparably together, the assumption is false.
these conflicting views of space in thecritique make clearer the two views of space in diss.
15.
in 1770, kant could answer euler s question in two ways .
space is not abstracted from sensation; in reference to the sensible world, it is not abstracted at all.
there is, however, an intellectual synthesis which yields it.
it is determined by this synthesis.
kant reconciled these two answers by means of the dualism of 1770.
to know the sensible world, the mind requires only intuitions.
knowledge of the sensible world is synthetic, and not analytic.
on the other hand, to know the intelligible, real world, the mind requires only concepts .
knowledge of the intelligible world is analytic and not synthetic.
these two kinds of knowledge do not overlap.
in every section of diss.
15.
save two kant treated the pure intuition of space as presented or contemplated, and not constructed.
in two parts he treated it as yielded by an activity of the mind.
by following out this assumption, he discovered the weakness in his dualism.
at the end of the corollary, he suggested that the concepts of space and time, which are not abstracted from sense, and which are not gained by reflection (like the usual general concepts) are abstracted.
from an activity of the mind on the occasion of sensation.
he assumed that an intellectual activity can yield a sensitive whole.
after 1770, he realized that this is impossible.
he realized, however, that the fault lay not in the assumption of an activity of the mind, but in the deeper assumption of a thoroughgoing dualism.
the assumption of an activity of the mind must -- he realized -- be retained, but the dualism rejected.
he could not isolate conception and intuition.
there is an activity of t'he understanding which begins with the manifold of sense and which determines space.
the understanding represents space as a pure manifold (in pure mathematics) in contrast to the sensuous manifold; and as a pure form of the sensuous manifold (in applied mathematics.) .
at the end cf the corollary to diss.
15., kant was correct in saying that there is an activity of the mind.
he was wrong only in regard to its nature.
the rest of diss.
15.
is based upon the false assumption that there is no activity of the mini.
diss.
15., as a whole, is based upon the false assumption that conception and intuition can be isolated.
the doctrine that space is prior to sensation is based also upon this false assumption.
the doctrine that the whole of space determines the parts is based also upon it.
the same is true of the doctrine that an infinite number of representations are in space instead of under it.
once kant corrected this assumption, and joined conceptions and intuitions, the representations cf space and time are subjected to the conditions of conception as well as to the conditions of sense.
he could preserve the doctrines of space in the aes .
only by reverting to the point of view of the dissertation and separating conception from intuition.
he would never have done this.
he retained the views of the aes., either because he did not realize that he had contradicted them; or because, realizing it, he knew that the alteration required was too far-reaching to be undertaken.